غربت علی
مردم !علی بی نهایت غریب است
حرف دلش سهم چاه شکیب است
این واژه ی دلنشین رهایی
گل کرده ی حیرت باغ سیب است
همتا ندارد که بشناسی او را
تنهایی اش مثل دل بی رقیب است
درد علی عین درمان دین است
این مرد بر روح انسان طبیب است
حرف بلیغش بلوغ کمال است
لفظ فصیحش کمال ادیب است
شک نیست در عدل ،او بی عدیل است
آری !صفاتش چو ذاتش نجیب است
نشناختیم این صدای رسا را
این کوه دردی که ختم خطیب است
مردم !علی مرد عرفان و تقواست
مردم !علی ختم امن یجیب است
مردم !علی رو ح بشکوه انسان -
مردم !علی نوح محنت نصیب است
روح علی بی نهایت شگفت است
درد علی بی نهایت عجیب است
این مرد خاکی ،اصیل اصیل است
این آسمانی ،حبیب حبیب است
ما را به بازی گرفته ست دنیا
مردم !زمانه چه مردم فریب است !
معنی نکردیم حرف علی را
نهج البلاغه کتابی غریب است !
شاعر مربوطه :غلامحسین عمرانی
چرا برخی از دعاها بیاثر است در حالی که در روایات خیلی به آن سفارش شده؟ | |
![]() |
دعای انسان اگر شرائط اجابت را داشته باشد حتماً مستجاب میشود گرچه انسان استجابت آن را نفهمد یعنی اگر همان خواسته مصلحت بود، خداوند عطا میکند، و اگر مصلحت نبود چیزی که صلاح باشد عطا میفرماید، ضمناً دعا مایه? بخشش گناه، یا ترفیع درجه و ثواب خواهد بود. |
آیت الله العظمی
سید محمد مفتی الشیعة الموسوی (دام ظله العالی)
حمد وسپاس خدایی را که بین علم واهل آن مردان پاکدامن وکاملی را خلق نموده وبه فضل وکرم خود اهل فهم را به منتهای امیدش رسانده, حکیمی که جوهر قلم را بر خون شهیدان راهش برتری بخشده وعلم مقرون با عمل رانجات بخش انسانها قرار داده...
شهادت می دهم که جز خدای یکتا وبی همتا خدایی دیگر سزاوار پرستش نیست ومحمد (صلی الله علیه وآله) بنده وآخرین فرستاده اوست که مؤید از جانب روح القدس وعقل کل است, وفرزندان معصوم از نسل وی بهترین خلایق عالم وحجتهای خداوند بر بشرند.
وبعد,
علم ودانش از اموری است که در اسلام به اهمیت فرا:کیری آن سفارش زیادی شده ودر این زمینه, قرآن مجید در آیات عدیده أی به مدح علم وعالمان پرداخته وبه طلب آن ترغیب وتشویق نموده است, آنجا که می فرماید: ?إِنَّمَا یَخْشَی اللَّهَ مِنْ عِبَادِهِ الْعُلَمَاءُ?(1) همانا فقط عالمان از خداوند ترسانند, ونیز فرموده: ? یَرْفَعِ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَالَّذِینَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجَاتٍ?(2) خداوند ایمان آورندگان از شما وکسانی را که بدآنها دانش عطا شده درجاتی بخشیده است, ویا در جای دیگر: ?قُلْ هَلْ یَسْتَوِی الَّذِینَ یَعْلَمُونَ وَالَّذِینَ لا یَعْلَمُونَ إِنَّمَا یَتَذَکَّرُ أُولُو الْأَلْبَابِ?(3) بگو آیا کسانی که می دانند با نادانانبرابرند؟! همانا عاقلان متذکر می شوند.
_____________
(1). فاطر : 28
(2). المجادلة : 11
(3). الزمر : 9
همچنین احادیث وروایات فراوانی از زبان پیامبر گرامی اسلام وائمه معصومین علیهم السلام وارد شده که فقط به قطره ای از دریای بیکران آن حکمتها اشار می شود:
از جمله آنها فرمایش رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه وآله) است که می فرماید: (فضل العالم علی العابد کفضل القمر علی سائر النجوم لیلة البدر, وإن العلماء ورثة الانبیاء)(1) فضیلت دانشمندان بر عبادت پیشه همانند برتری ماه کامل بر سایر ستارگان است, وهمان عالمان وارثان پیامبرانند.
از امام محمد باقر (علیه السلام) نقل شده که فرمود: (عالم ینتفع بعلمه أفضل من سبعین عابد)(2) , عالمی که از دانشش بهره گیرند برتر از هفتاد عابد است.
ونیز امام صادق علیه السلام فرمود: (إذا اراد الله بعبد خیرا فقهه فی الدین)(3) وقتی خداوند خیر وصلاح بنده أی را می خواهد او ر فقیه در دین می نماید.
_____________
(1). اصول الکافی/ باب ثواب العالم والمعلم.
(2). اصول الکافی / باب فضل العلم.
(3). اصول الکافی / باب فضل العلم.
بانظر به این آیات وروایات که در تمجید علم ومقام ومنزلت علماء واطاعت از آنها در اجرای احکام الهی آمده, به اهمیت مقام عالمان دینی وامینان حدود خداوند پی می بریم, آنان که ملائکه پر وبالشان را بر زیر پایشان می افکند, ماهیان دریا وپرندگان آسمان برای آنها استغفار می کندو..
جایگاه عالم وفقیه باتقوی آنچنان رفیع است که امام معصوم (علیه السلام) آنها را نائب خود قرار داده ومی فرماید: (من کان من الفقهاء صائناً لنفسه, مخالفاً لهواه, مطیعاً لأمر مولاه, فعلی العوام أن یقلدوه).
فقهایی که خویشتن دار بوده وبا هوای نفس خویش مخالف می ورزند وپیرو امر مولای خود هستند, بر عوام الناس لازم است که از آنها تقلید نمایند.
امتیاز ویژه مکتب اهل بیت آن است که هیچ دوره أی از وجود عالم ومتعلم خالی نبوده وخدمات ارزنده أی از طلوع اسلام تا به امروز انجام داده ومی دهند که در این راستا بعنوان مثال می توان به دوران امام صادق (علیه السلام) که فشارهای سیاسی کمتری بوده به چهار هزار راوی ودانشمند وشاگرد مکتب اهل بیت (علیه السلام) اشاره کرد که تأثیر عمیقی در طول تاریخ بر مذاهب وادیان مختلف گذارده وعلوم اسلامی را پر رونق وجلوه گر ساخته است.
شایان ذکر است: دانشی که اهل بیت در مکتب خود بدان اهمیت بخشیده اند ومردم را به فراخواندن آن تشویق وترغیب نموده اند (علم فقه) می باشد که شاهرگ حیات واقعی انسان وصلاح مرگ ومعاد انسان در آن می باشد. علمی که بیانگر قوانین الهی برای رسیدن انسانها به سر منزل خوشبختی وسعادت دو دنیاست.
از نکات مهم مکتب فقهی اهل بیت این است که بعلت پیوند مستحکم واستوار آن با سرچشمه ی وحی الهی از سویی, وگستردگی آن از سویی دیگر هنوز با گذشت قرنها در طول تاریخ, استمرار وپویایی وغنای عظیم آن محفوظ مانده, واین نکته در هیچ مکتب فقهی دیگری یافت نمی شود.
با توجه به استمرار وبقای همیشگی فقه شیعه, در هر دوره از زمان, فقیهان زاهد, عالمان عامل, واندیشمندانی نامور به دفاع از مذهب اهل بیت پرداخته با علم وعمل, وقدم وقلم خویش به بیان احکام خداوند پرداخته واسلام را به مردم عرضه نموده اند.
از سرچشمه های زلال علم وفقاهت شیعه در عصر حاضر, مرجع عالیقدر:
حضرت آیة الله العظمی مفتی الشیعه موسوی(دام ظله)
می باشد که صفحات حاضر به قلم یکی از شاگردان معظم له بتاریخ 8 شعبان المعظم 1415 هـ . ق در مختصری از زندگی فردی, اجتماعی, علمی وخدمات ایشان, برشته ی تحریر در آمده است, باشد که مورد توجه واستفاده ی دوستداران مکتب اهل بیت (علیهم السلام) وحامیان علوم اسلامی قرار گیرد:
نام وولادت معظم له:
نام ایشان, محمد بن محمد تقی بن مرتضی بن نقد علی بن میر علی رضا بن حسین, از سادات موسوی می باشد. نسب ایشان به سید ابراهیم اصغر ملقب به مرتضی فرزند امام همام موسی بن جعفر (علیهما السلام) منتهی می شود.
وی در دهم ماه رجب سال 1347 هـ . ق (سال 1307 هـ .ش) در شهر اردبیل معروف به (دار الارشاد) دیده به جهان گشود.
والد معظم له:
والد ایشان آیة الله العظمی سید محمد تقی مفتی الشیعه اردبیلی(قدس سره) در گذشته ی سال 1361 هـ ق از مراجع تقلید وزعیم منطقه بوده ودارای تالیفات متعددی در فقه واصول ودو رساله ی عملیه بنامهای (شجرة التقوی) و (ذخیرة العقبی) می باشد. رساله ی اول در 18 ذی الحجه سال 1336 هـ ق بچاپ رسیده ورساله ی دوم در سال 1344 هـ ق به زیور طبع آراسته شد.
ایشان از شاگردان آخوند خراسانی, سید کاظم یزدی, وسید محمد فشارکی اصفهانی بودند.
جدّ معظم له:
جدّ معظم له, آیة الله العظمی سید مرتضی خلخالی اردبیلی(قدس سره) از مراجع تقلید عصر خود بود که پس از مراجعت از نجف اشرف حوزه ی علمیه ی عظیمی تاسیس نمود وشمار زیادی از بزرگان منطقه در این حوزه تحصیل نموده وبه مراتب عالیه نائل گردیده اند. آوازه ی شهرت این حوزه آنچنان زبانزد مردم بود که علاوه بر آذربایجان از بلاد دیگر نیز مانند قفقاز, بادکوبه, شیروان, سلیان, ایروان, نخجوان ولنکران, تشنگان علم ومعرفت, راهی این حوزه ی پر برکت می شدند.
بیشتر این علما وبزرگان از مناطقی بودند که کمونیستها وحکومتهای مارکسیستی بر آن تسلط داشتند, ومساجد, حسینیه ها ومدارس دینی را تخریب وعلما را قتل عام یا تبعید می نمودند.
سید مرتضی خلخالی از شاگردان شیخ مرتضی انصاری (قدس سره) بوده وصاحب کرامات باهره بود.
ایشان در سال 1317 هـ ق درگذشت ودر مقبره ی خانوادگی خود واقع در تپه ی تاریخی یکی از بناهای قدیمی اردبیل بنام (مسجد جمعه) بخاک سپرده شد.
عموهای معظم له:
1. فقیه کامل حضرت آیة الله سید احمد مجتهد, از شاگردان شیخ حسن مامقانی وفاضل شربیانی, که با دوراندیشی وحسن تدبیرش در روزگاری که اوضاع واحوال بر مؤمنین سخت شده بود آنها را سامان می داد.
2. حضرت آیة الله سید موسی فقیه مرتضوی, عارف عابد وزاهدی که به دریافت اجازات اجتهاد از اساتید بزرگ خود ومراجع عظام همچون آیة الله سید ابو الحسن اصفهانی ومحقق نائینی ومحقق عراقی نائل گردید. (قدس الله اسرارهم)
والده معظم له:
علویه ی جلیله صبیّه ی سید العلماء سید باقر اردبیلی نجفی, که در سال 1325 هـ ق به دریافت اجازه أی نیکو از استاد بزرگوارش مرجع بزرگ دینی شیخ محمد تقی شیرازی (قدس سره) فرزند مرحوم آیة الله سید حیبب الله اطهاری اردبیلی از نوادگان سید حسین مجتهد بزر:ک پسر خواهر محقق کرکی عاملی نزیل اردبیل وشیخ الاسلام اردبیل در زمان شاه طهماسب صفوی بود.
فرزندان ذکور معظم له:
خداوند هفت فرزند ذکور به ایشان عطا فرموده که سه تن آنها از فضلای حوزه ی علمیه می باشند:
1. حجة الاسلام والمسلمین سید محمد تقی.
2. حجة الاسلام والمسلمین حاج سید محمد زکی.
3. ثقة الاسلام سید ابو الفضل. (ادام الله وجودهم)
اصالت خانوادگی:
این خانواده یکی از خانواده های قدیم واصیل می باشند که در بسیاری از اماکن مشهور اسلامی مانند نجف اشرف, قم, اردیبل, قزوین, خلخال, رشت, تهران وغیره مسکونند. خانواده أی اصیل که در نیل به فضائل معنوی پیشرو ودر طلب علم وتجارب ادبی موفق بوده اند. آنچه که باگذشت ایام ومرور زمان در این خانواده مشاهده می گردد گروهی زیاد از فقیهان, ادیبان, شاعران, وسیاستمداران بزرگ است که زعامت دینی ودنیوی را بعهده داشته وبسیاری از آنان در علوم مختلف از جمله علوم نفسانی به مرتبه ی والایی رسیده اند. بنابر این جای شگفت نیست اگر در کتابهای معجمی وسیره, شرح حال بسیاری از رجال وادیبان این خانواده مشاهده می شود, وصفحات زیادی به تقدیر وتکریم از فضائل وآثار فکری این بزرگواران اختصاص یافته است.
دوران جوانی:
پس از اینکه در 29 ذی القعده 1361 هـ ق روز شهادت امام محمد تقی (علیه السلام) والد معظم له به رفیق اعلی پیوست, در سوگ ایشان عزای عمومی اعلام شده وتا چهل روز مجالس ترحیم برقرار بود. در آخرین روز این مجالس, معظم له به پوشیدن لباس پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه وآله) مفتخر گشته وبه دست مرجع دینی آیة الله العظمی سید یونس اردبیلی (قدس سره) ملبس گشتند. سید یونس در آن هنگام در اردبیل مقیم بود, وسپس به مشهد الرضا(علیه السلام) منتقل گشت.
در سال 1363 هـ ق به اذن عموی فقیه ایشان, سید موسی فقیه مرتضوی, امامت مسجد والدش که معروف به <مسجد بازار> بود ونیز اممت (مسجد سید احمد) را بعهده گرفت. از آنجا که ایشان جوانی خوش کردار وخلیق بود واز خانواده أی علمی واصیل شمرده می شد, مردم نماز جماعت ایشان را به گرمی استقبال می نمودند وبرای وی احترامی خاص قائل بودند, وجهت حل مشکت خود یا خانواده بدو رجوع می نمودند.
معظم له همچنان که در بین مردم به تقوا وعفت مشهور بود, در بین علما ومحصلان نیز به فضیلت وعدالت معروف بود.
خصوصیات اخلاقی:
معظم له, قلیل الکلام بوده وجز در مسائل علمی یا ذکر خداوند, اطاله ی سخن نمی کند, وهنگام سخن در مجالس, به نحوه ی سلوک علمای قدیم وتواریخ عبرت انگیز آنها ویا طرح مسائل فقهی, اصولی ویا روایات معصومین (علیهم السلام) می پردازد, دائماً در فکر بوده, تقوا پیشه, دارای لهجه أی صادق ومستقیم, آزاد رای وآزاده, ودر نزد طبقات مختلف مردم خصوصاً در بلاد خود ودوستان معاشر, به ورع وعبادت معروف است.
دوران تحصیل:
معظم له در تحصیل علم, وفهم ظرایف علوم ومعارف دارای هوش ممتاز واستعداد فراوانی بودند که آثار نبوغ وذکاوت بیش از حد از چهره ی ایشان نمایان بود.
مقدمات وسطوح عالیه را نزد علمای بزرگ ونخبه ی اردبیل فرا گرفته, که از جمله ی آن, تلامیذ مرحوم والدشان آیة الله سید محمد تقی مفتی الشیعه بود, رسائل را نزد آیة الله شیخ غلامحسین غروی, ومکاسب را نزد عموی خود آیة الله سید موسی فقیه مرتضوی آموخت.
هجرت به قم:
در سال 1367 هـ ق به شهر مقدس قم هجرت نموده ودر درس مراجع بزرگ وعالیقدر آن زمان شرکت نمودند:
1. زعیم عالیقدر حضرت آیة الله العظمی بروجردی (قدس سره), بحث خارج فقه, (کتاب صلاة).
2. حضرت آیة الله العظمی سید محمد حجت کوه کمری (قدس سره) بحث خارج فقه (کتاب بیع).
3. حضرت آیة الله العظمی خمینی (قدس سره), بحث اصول.
4. حضرت آیة الله العظمی سید محمد محقق داماد (قدس سره), بحث فقه (طهارت).
5. همچنین درسهای تفسیر, هیئت وفلسفه را از محضر استاد بزرگوار علامه سید محمد حسین طباطبائی (قدس سره) بهره مند گردید.
در آن هنگام تنها به تحصیل اکتفا نفرموده بلکه خود نیز در سطح عالی به تدریس رسائل, نکاسب, کفایه, منظومه وتربیت طلاب برجسته ی حوزه پرداختند.
هجرت به نجف اشرف:
16 ربیع المولود سال 1374 هـ ق مطابق با 1333 هـ ش جهت تکمیل درسهای استنباطی وبهره گرفتن از چشمه ی جوشان علم ومعرفت راهی شهر فقه وفقاهت, علم واجتهاد, شهر امیر مؤمنان علی (علیه السلام) نجف اشرف شدند ونزد مراجع بزرگ آن زمان تلمذ نمودند, همچون آیات عظام ومراجع عالیقدر:
1. حضرت آیة الله العظمی سید محسن طباطبائی حکیم(قدس سره).
2. آیة الله العظمی سید محمود شاهرودی (قدس سره).
3. حضرت آیة الله العظمی سید ابو القاسم خوئی (قدس سره).
4. بیش از همه ملازمت درسهای استاد الفقهاء آیة الله العظمی شیخ حسین حلی (قدس سره) نفسه الزکیه را اختیار نمودند وبهره ی وافی وکافی از ایشان بردند که بیش از ده سال با اهتمام تمام به نوشتن تقریرات استاد اشتغال ورزیدند, به گونه أی که معظم له یکی از ارکان حوزه ی بحث آیة الله العظمی حلی بشمار آمده ویک دوره ی کامل بحثهای اصولی وعروه استاد را برشته ی تحریر در آوردند.
5. در سال 1378 هـ ق پس از بازگشت از فریضه ی حج وفارغ شدن از حوزه ی درسی آیة الله حلی, خود مستقلاً به تدریس فقه واصول وتالیف وتحقیق کتاب پرداختند.
بازگشت به وطن:
در سال 1379 هـ ق گروهی از بزرگان وافراد موجّه اردبیل که به نجف مشرف شده بودند خدمت حضرت آیة الله العظمی حکیم آمده تقاضا نمودند که آیة الله مفتی الشیعه را بعنوان وکیل خود به اردبیل بفرستند.
نظر به اینکه مرحوم حکیم خواهان بقای ایشان در نجف اشرف بودند لیکن بجهت اصرار آنها وضرورت وجود ایشان در اردبیل, بدین امر موافقت ورزیده ومعظم له عازم اردبیل شدند.
در سال 1380 هـ ق با رحلت زعیم عالیقدر عالم تشیع آیة الله العظمی بروجردی مردم آذربیجان توسط ایشان به آیة الله العظمی حکیم رجوع نمودند ودر حل مشکلات ومعضلات اجتماعی ومسائل واحکام شرعیه به معظم له مراجعه می نمودند.
پس از گذشت یک سال ونیم مجدداً جهت پیوند رشته های گسسته ی علمی وکارهای تحقیق نیمه تمام به نجف اشرف بازگشتند تا فعالیتهای درس وتدریسی خود را به نحو احسن به اتمام برسانند.
تألیفات:
معظم له مجموعه کاملی در فقه واصول از تقریرات اساتید بزرگ خود که در درس آنها شرکت کرده بودند جمع آوری نموده که مورد تقدیر وستایش اساتید وبزرگان اهل فن حوزه ی علمیه قرار گرفته است.
از تألیفاتی که در ذیل بر شمرده می شود پنج تألیف اول در حوزه ی علمیه قم نگاشته شده وبقیه مربوط به حوزه ی نجف اشرف می باشد:
1. کتاب بیع, درس خارج آیة الله العظمی حجت (قدس سره).
2. کتاب صلاة, بحث آیة الله العظمی بروجردی (قدس سره).
3. کتاب طهارت, بحث آیة الله العظمی محقق داماد (قدس سره).
4. دوره ای اصول (مباحث الفاظ وبحث لاجبر ولا تفویض با استدلال عقلی وشرعی), بحث آیة الله العظمی خمینی(قدس سره).
5. نظریات استاد بزرگوار علامه طباطبائی در مبانی فلسفه موجود در منظومه واسفار به عنوان (تعلیقات الاستاد العلامة).
6. تقریر بحث (صلاة المسافر والجمعة) وجمله أی از مسائل مهم حج, آیة الله العظمی سید محمود شاهرودی(قدس سره).
7. دوره کامل خارج اصول, آیة الله العظمی سید ابو القاسم خوئ(قدس سره).
8. دوره ی کامل خارج بیع وخیارات وخارج عروه <طهارت>, استاد الفقهاء آیة الله العظمی شیخ حسین حلی (قدس سره).
9. رساله در قاعده لاضرر ولا ضرار.
10. شرح کفایة الاصول آخوند خراسانی(قدس سره).
11. رساله أی در لباس مشکوک.
12. رساله أی در فروع علم اجمالی.
13. رساله أی در قاعده ی <اقرار> ورضاع وغیره از مباحث مهم.
14. (فقه مبسوط), این کتاب به طرح ورسیدگی مسائل فقهی با روشی خاص پرداخته ودر بردارنده ی قواعد اصولی واستلالی می باشد. در این کتاب روش استدلال بدین صورت است که ابتدا از قرآن وسنت احکام وادله بیان شده وسپس اصول عملیه درج شده است.
علاوه بر اینها معظم له دارای تألیفات دیگری در علم اخلاق وعلم نفس وتعلیقاتی بر کتاب <الاسفار الاربعة> وبعضی از دیگر علوم می باشد که از خداوند توفیق چاپ آنها را مسألت می داریم.
از دیگر تألیفات, رساله ی عملیه (توضیح المسائل, المسائل المستحدثة) ونیز منهاج الصالحین در دو جلد, حاشیه بر عروه ومناسک حج عربی وفارسی ومنتخب المسائل می باشد.
منزلت علمی:
حضرت آیة الله العظمی مفتی الشیعه به دریافت اجازات مهمی از علمای بزرگ وآیات ومراجع عظام در اجتهاد واسناد واستناد نائل گردیده است.
نوشته های بسیاری از علما ومراجع عصر واساتید بزرگ وی, دلالت بر مقام رفیع وعظیم ایشان در علم وتقوا, وجایگاه ولایش در نفوس دارد. در این اجازات وی را دارای مقامات معنوی وظاهری واهل نظر وتحقیق بر شمرده اند که برکات انفاسش همیشه جاری وساری است.
حتی بعضی از علما ومراجع بزرگ, معظم له را در کارهای مهم مورد مشاوره قرار می دادند که ذکر آن در این مختصر نمی گنجد, وهمین بس که حضرت آیة الله العظمی سید محمود شاهرودی در نامه ی مؤرخه ی 26 ذیقعده ی 1390 هـ ق در باره ی سفر ایشان به ایران مرقوم فرمودند که : (حتی الامکان بقای ایشان را در نجف اشرف بخاطر نیاز حوزه ی علمیه ی نجف اشرف به خدمات ایشان وامثال ایشان لازم می دانم).
خدمات اجتماعی:
معظم له در خدمت مستضعفان کوشش فراوان دارد چنانچه در احداث مجموعه أی از مدارس وبناهای خیریه شرکت فرموده وسهم بسزائی در تاسیس مساجد ودرمانگاهها داشته است.
تنها همین موارد نبوده بلکه برای برادران مؤمن اجازاتی صادر فرمودند که از وجوهات در پروژهایی که مستمندان ونیازمندان از آن استفاده می کنند صرف نمایند.
اخراج از نجف:
در سال 1396 هـ ق رژیم حاکم بر عراق طی حکم جابرانه أی تصمیم گرفت تا حوزه ی علمیه ی نجف اشرف را از میان ببرد, حوزه أی کهن با پایه های استوار علمی که معدن علوم آل محمد (علیهم السلام) ومرکز تمدن جهان تشیع وپایگاه اندیشمندان وفلاسفه ی زمان واقطاب دین اسلامیو علما ومراجع امامیه ومبلغن مذهب جعفری بود.
در آن زمان فرمان تبعید علماء وطلاب ایرانی وهندی وترک وپاکستانی وافغانی به بهانه یاجنبی بودن آنها صادر شد. از طرفی عده أی از افراد موجّه به زندان افکنده شده ویا تحت شرایط سخت قرارگرفتند. از جمله حضرت آیة الله العظمی مفتی الشیعه همراه با جمع زیادی از استاتید وعلماء پس از چند روز زندانی عمومی وانفرادی به سوی ایران اخراج شدند.
بازگشت به قم:
معظم له پس از ورود به ایران در حوزه ی علمیه ی قم در جوار کریمه ی اهل بیت حضرت معصومه (سلام الله علیها) اقامت گزیدند تا به وظایف شرعیه اعم از تدریس وتهذیب وتألیف ورفع نیازهای مردم وحلّ مشکلات اجتماعی آنان اقدام نمایند.
پس از ارتحال مرجع عالیقدر شیعه زعیم حوزه ی علمیه حضرت آیة الله العظمی خوئی, وزعامت دینی حضرت آیة الله العظمی سبزواری, معظم له کلیه ی امور متعلق به دادن اجازات وتعیین وکلا ونمایندگان در داخل وخارج وپاسخ به مسائل واستفتائات را به آیة الله العظمی مفتی الشیعه سپردند.
در پاینان به عبارتی که مرحوم حضرت آیة الله العظمی سبزواری در باره ی شخصیت ایشان فرمودند بسنده می کنیم: (السید المفتی المبجل, وقد کان عهدنا بکم أنکم الکفؤ الکریم وأنکم أهل لکل فضل وفضیلة).
عبد المنعم الموسوی النجفی
حماسه در تغزل
ای تو آن سر چشمه ی مردی ز آدم تا به خاتم
از تو جاری شد مروت در رگ غیرت به عالم
هفت دریا پیش تو ،هفتاد چشمه از بدایت
تا نهایت آبشاری ،از فراسو تا دمادم
آفرینش را دلیلی ،کوهمرد بی بدیلی
کعبه ی دل را خلیلی ،درد کامل را تو مرهم
عدل را سرمایه از تو ،فضل را ،هم پایه از تو
عاشقی را مایه از تو ،شد در این عالم فراهم
ای ولی الله اعظم مومن اول به عالم
شرم دارد ازتو «ابلیس »آن چنان که «ابن ملجم »
مرد عرفان ،مرد ایمان ،مرد میدان ،مرد تقوا
کوه حلم و روح صبر و عین صدق و نطق محکم
درک آن ذات گرامی در نگنجد در کلامم
ای حماسه در تغزل ای تو تقوای مجسم
کاش می شد آسمان ،اسم تو را در قاب می کرد
کی چنین فکری محال است ؟ای عدالت از تو ملهم
نا امیدی را امید ی ،بی پناهان را پناهی
درد مندان را دوایی ،مستمندان را شفا هم
زاهد و عابد مریدت ،عارف و عاشق محبت
پاکباز و راست قامت ،موسوی کف ،عیسوی دم
در رگ اندیشه ی هستی تو یی جاری همیشه
ختم شد این قصه با نام تو ای محبوب خاتم
«والسلام »
ف
فاطمه ،کعبه عفاف
ای دخت مصطفی
ای همسر علی
ای مادر حسین
ای میوه درخت رسالت
ای جلوه ای ز نور خدایی
سیمای پر فروغ تو ،ای کعبه عفاف
آیینه تمام نمای «محمد» است .
الگوی عفتی و نشان فضیلتی .
در چهره ات ،حیای « محمد » نهفته است .
در گفته ات ؛ کلام پدر هست جلوه گر
-ای مادر پدر
دریای بیکران خصال نکوی تو
از « دانش » و « وفا » و « حیا » موج می زند
ای فاطمه ....برای تو این افتخار بس
در حق تو رسول خدا گفت :
ای بتو ل
جسم تو و روان تو چون جسم و جان من
خشم تو و رضای تو ،خشم و رضای من
ای دختر رسول
کوتاه بود عمر تو ،اما چه پر تلاش
از کودکی بخاطر تبلیغ دین حق ،
-همگام با پدر
در کارهای خانه یکی یار مهربان
-همکار با علی
در لحظه های ساکت و پر راز نیمه شب
-همراز با خدا
یک دم نشد ز خاطر و یادت ، خدا ، جدا
از ما تو را درود
از ما تو را سلام
ای مادر مکرمه یازده امام
«سروده :جواد محدثی »
زیر باران
یک شب آمد عاشقانه زیر باران گریه کرد
با دو چشم بی ترانه زیر باران گریه کرد
در عبور از خستگی بر شانه هایم سر گذاشت
کوچه کوچه خانه خانه زیر باران گریه کرد
پنجره آن شب نه تنها پا به پایش می گریست
ناودان هم غمگنانه زیر باران گریه کرد
شانه های خسته اش را نا جوانمردانه رعد
گاه می زد تا زیانه زیر باران گریه کرد
چشم سربی افق از بی سر انجامی ما
از کران تا بی کرانه زیر باران گریه کرد
روز های تلخ و بی برگی خود را تا سرود
تک درختی غمگنانه زیر باران گریه کرد
رفت اما چشم من در کوچه های خیس شهر
با خیالش جاودانه زیر باران گریه کرد
سروده :رضا عبداللهی
از آلبوم قصه گوی عشق
و دوران تحصیل در زنجان :
معظم له در سال ???? هجری شمسی مطابق با ???? هجری قمری در شهر زنجان و در بیت علم و فقاهت دیده به جهان گشودند و تحت تربیت والد بزرگوارشان حضرت آیه الله العظمی آقا میرزا محمود حسینی- امام زنجانی- (قدس سره) مدارج علمی را طی کردند. همزمان به تحصیلات کلاسیک و فراگیری زبان فرانسه نزد استاد میرزا مهدی خان وزیری پرداختند.قبل از تشکیل حوزه علمیه قم بوسیله مرحوم آیه الله العظمی حائری (رض) حوزه های بلاد ایران فعــال بوده ، بــویژه حوزه علمیه زنجــان در منطقه از موقعــیت ویژه ای برخوردار بوده است و بزرگانی در آن حوزه تربیت یافته اند از شمار ایشان میتوان از آیه الله سید یونس اردبیلی (قدس سره) و مرحوم آیه الله فاضل لنکرانی - پدر مرجع فقید - و مرحوم آیه الله العظمی سید ابوالحسن رفیعی قزوینی نام برد که هرکدام از این بزرگان در فقه و اصول و فلسفه از حوزه علمیه زنجان استفاده کرده اند.
ایشان دوران مقدمات ، سطح و مقداری از درس خارج را در حوزه زنجان گذرانده اند که به ترتیب به اساتید آن اشاره می شود.
در دوره ادبیات؛
?- حاج سید رضا جوقینی (جامع المقدمات) ?- سید عبد الصمد غزالی (سیوطی ) ?- حاج شیخ مختار لنکرانی (مغنی) ?- حاج شیخ یحیی مدرسی (مطول).
در دوره سطح ؛
?- حاج شیخ علی رفاه (شرح لمعه)?-آیه الله حاج سید احمد مجتهدی زنجانی عموی بزرگوارشان - (قوانیـــــن الاصول) ?- آیه الله شیخ حسین دین محمّــدی (رسائل و مکاسب) ?-آیه الله حاج شیخ عبدالکریم خوئینی (کفایه).
در دوره فلسفه و منطق ؛
?- سید مجتبی موسوی انگورانی (منطق) ?- آیه الله العظمی حاج میرزا محمود حسینی زنجانی - والد معظم له - (منظومه و اسفار در فلسفه)
در دوره خارج ؛
خارج اصول مرحوم آیه الله والد از متن کتاب فوائد الاصول اثر مرحوم محقق نائینی (رض)تدریس می شد که ایشان به همراه مرحوم استاد رضا روزبه یک دوره کامل اصول را در این درس شرکت می فرمودند.
و اما متن خارج فقه ؛کتاب ریاض المسائل بودکه در محضر والد فقید شان تلّمذ می نمودند.
از آنجا که ایشان بسیار مورد علاقه والد معظم شان بودند، می فرمودند هر وقت به جهت ادامه تحصیل در قم یا نجف استجازه می کردم ، چندان تمایل نشان نمی دادند. تا اینکه مسئله ممنوعیت عمامه پیش می آید، لذا در باطن متوسل می شوند که خدای متعال قلب والد شان را متمایل به این مسافرت نماید ، تا اینکه نسبت به عمامه ایشان از طرف نظمیه (شهربانی) آن وقت ممانعت ایجاد می شود و یک روز نیز در نظمیه آن زمان ایشان را تحت الحفظ قرار داده و همین حادثه انگیزه رضایت والد شان در مهاجرت به قم می شود.
مهاجرت به حوزه علمیه قم :
پس از ورود به قم به درس خارج مرحوم آیه الله العظمی حجت (قدس سره) در فقه و اصول حاضر می شوند. از اول اصول تا اواخر استصحاب و در فقه از اول خیار مجلس تا آخر خیارات و یک دوره صلاه که حدود سیزده سال طول می کشد.
پس از گذشت چند سال از ورود ایشان حضرت آیه العظمی بروجردی (اعلی الله مقامه) در قم اقامت می کنند و درس شروع می فرمایند، آیه الله زنجانی در دروس معظم له شرکت می کنند، در اصول از ابتدا تا اواسط ظن و در فقه کتاب اجاره و بخش اعظم صلاه را استفاده می کنند. و نیز در درس اصول حضرت آیه الله العظمی صدر یک دوره حاضر می شوند. و از محضر آیه الله العظمی آقای حاج سید احمد خوانساری (قدس سره) خارج مباحث الفاظ مقالات را استفاده کرده اند. جریان شروع درس نزد ایشان را چنین بیان می کنند: مرحوم والد به جهت زیارت به قم مشرف شدند و تمام مراجع و بزرگان به دیدن ایشان آمدند و از جمله مرحوم آیه الله حاج سید احمد خوانساری پس از رفتن ایشان به من فرمودند: آیا از محضر ایشان استفاده می کنی؟ در پاسخ گفتم: ایشان منزوی هستند و ارتباط چندانی با حوزه ندارند. در جواب گفتند در موقع بازدید از ایشان تقاضا می کنم و حتماً باید از وجود ایشان استفاده شود. به هنگام بازدید والد مسئله درس را طرح فرمودند، آیه الله خوانساری با تواضع فرمودند آقای حجت هستند و نیازی به من نیست ولی حضرت والد فرمودند باید از محضرتان استفاده کند، با اصرار ایشان پذیرفتند و از اول مقالات درس را شروع فرمودند. در ابتدای درس من بودم و برادرزاده خودشان مرحوم سید فضل الله
و من تا پایان مباحث الفاظ بودم بعد شنیدم که درادامه بحث مرحوم آیه الله حاج شیخ مرتضی حائری (ره) در درس ایشان شرکت می فرموده است.
یکی از ویژگی بحث ایشان قدرت و تسلط بر نقض بود که نوعاً مطالب استاد و یا دیگران را نقض می کردند، و همین نکته در جامع المدارک ایشان مشهود است.
کتاب اسفار را یک دوره به جز مباحث جواهر و اعراض در محضر آیه الله العظمی امام خمینی قدس سره خوانده اند. در یکی از سفرها والد معظم له،از امام خمینی (اعلی الله مقامه) درباره ایشان سؤال می کنند ،امام می فرمایند:« ایشان بسیار خوش فهم و خوش قریحه هستند».
وقتی که ایشان به درس امام خمینی (قدس سره) می رفتند ابتدا امام از منظومه تدریس و سپس از اسفار فرمودند و از ابتدای اسفار جمعی هم در حوزه درس معظم له شرکت می کردند از جمله آیه الله سید رضا صدر و آیه الله مهدی حائری و آیه الله فکور و مرحوم شیخ عبدالجواد اصفهانی.
در سال ???? علامه طباطبائی (رض) از که علامه وارد قم می شوند مرحوم والد هم در قم مشرف بوده اند، به من فرمودند که آقای قاضی تشریف آورده اند ( درآن زمان علامه به شهرت خانواده ای «قاضی» معروف بودند) و حتماً از محضر ایشان استفاده کنید بسیار مغتنم است.
بلافاصله به محضر ایشان رفته و تقاضای درس کردم، در جواب فرمودند هنوز کتابهای من از تبریز نیامده ، بنده کتاب خود را در اختیار استاد گذارده و اولین درس اسفار استاد در قم با شرکت مرحوم حاج شیخ جواد خندق آبادی و عالم بزرگوار حاج شیخ علی اصغر کرباسچیان و بنده شروع می شود، دوره اسفار در نزد علامه به جز مبحث معاد خوانده می شود و در اواخر دوره مرحوم آیه الله شهید مطهری رضوان الله علیه و آیه الله منتظری به درس اسفار لاحق می شوند. هم اکنون همان اسفار با حواشی زیبای علامه با خط خودشان موجود است.”
حضرت آیت الله العظمی زنجانی نیز از محضر آیه الله حاج شیخ مهدی مازندرانی که از علمای بزرگ قم ولی گمنام، مقدار زیادی از اسفار را استفاده کرده اند. پس بدینسان معظم له یکدوره از امام خمینی و یکدوره از علامه طباطبائی و نصف دوره از حاج شیخ مهدی مازندرانی کتاب اسفار را خوانده اند.
پس از فراگیری از خرمن پر فیض این استوانه های علم و تقوی ، برای استفاده بیشتر عزم نجف می کنند و با استاد بزرگوار علامه طباطبائی مشورت می کنند، علامه می فرمایند در شرایط کنونی سفر شما به نجف تحصیل حاصل است (مناسب است).
علامه طباطبایی (قدس سره) به معظم له بسیار علاقه و در مواقع مختلف مقام علمی ایشان را بیان می فرمودند، در مصاحبه تلویزیونی آن حضرت که در اواخر عمر شریفشان انجام شد، هنگامی که خبرنگار سؤال کرد،که از شاگردان برجسته شما نام ببرید ، در پاسخ پس از شهید مطهری از ایشان به عنوان حاج سید عزالدین امام یاد فرمودند. مرحوم حجه السلام و المسلمین آقای حاج شیخ عبدالحمید قائمی طاب ثراه که از فضلاء و علمای بنام زنجان بودند، نقل فرمودند که پس از انقلاب من در محضر علامه طباطبایی بودم به مناسبتی مسائل زنجان مطرح شد، علامه چنین فرمودند:
« مقام علمی حاج سید عزالدین برای مردم مجهول است، ایشان بسیار زحمت کشیده و دارای مراتب عالی علمی هستند».
معظم له می فرمایند در مدت اقامت قم با دو نفر هم بحث بودیم : اولی شهید آیه الله مطهری و دیگری آیه الله حاج آقا عبدالحسین حائری حفظه اله که از نوادگان دختری آیه الله العظمی حاج شیخ عبدالکریم حائری و سرشار از ذوق و استعداد فوق العاده بود می فرمودند: که ایشان قبل از بلوغ مجتهد بودند و مدت بسیاری درس مرحوم آیه الله بروجردی و آیه الله حجت و معقول را با ایشان مباحثه می کرده اند.
از خاطرات دوران قم، گرفتاری ایشان به مرض حصبه است. می فرمودند: آن زمان مبتلا به حصبه شدم و دارو های جدید امروزی آن زمان کشف نشده بود و کسی مبتلا می شد با سختی و مدتی طول می کشیده تا بهبودی حاصل شود. در ایام گرفتاری مرض دو نفر از بزرگان بسیار مرا مورد تفقد قرار دادند:
اول مرحوم امام خمینی رضوان الله علیه بود که هر روز به منزل تشریف می آوردند تا اینکه حال من بدتر می شود با تاکید معظم له مرا به بیمارستان سهامیه که آن زمان در کنار بیمارستان فاطمی بود منتقل می کنند. و در منزل هم وضع رخت خواب چندان مرتب نبود دستور دادند از منزل خودشان رخت خواب مناسب آوردند.
دوم مرحوم آیه الله حاج سید احمد زنجانی بودند که در آن ایام بسیار لطف و محبت می فرمودند. پس از بهبودی به من فرمودند: در روزهایی که حال شما خوب نبود و شما در حال اغما بودید مرتباً می گفتید عبدالرحیم قصیر، آن بزرگوار فرمودند: من فکر کردم تکرار این نام رازی دارد، شبانه کتاب عروه الوثقی را نگاه کردم دیدم نمازی برای قضاء حوائج از عبدالرحیم قصیر نقل فرموده، همان شب غسل کردم و آن نماز را خواندم و فردای آن روز حال شما رو به بهبودی می گذارد.
تحصیل در نجف اشرف :
حضرت آیه الله العظمی زنجانی پس از سالها تحصیل و تدریس در حوزه علمیه قم به نجف اشرف عزیمت کردند و ماه ها در دروس آیات عظام سید عبد الهادی شیرازی و سید ابوالقاسم خوئی (رضوان الله علیهم) و خصوصاً سید محسن حکیم شرکت می جستند در حالیکه خود از مجتهدین مطرح حوزه علمیه بودند و مرحوم آیه الله العظمی حکیم به ایشان توجه و احترام داشتند تا اینکه در پی بیماری والد معظم حسب الامر آن مرحوم به ایران - زنجان- مراجعت میفرمایند .
بازگشت به زنجان وتصدی امور شرعی :
پس از رحلت حضرت آیه الله العظمی آقا میرزا محمود حسینی زنجانی ( قدس سره) والد معظم شان در سال ???? به جهت اداره مسجد جامع که به مسجد و مدرسه سید معروف است ، در زنجان مستقر شدند. و در آن مسجد ، نماز جماعت و جمعه را اقامه می فرمودند.
لازم به ذکر است در زنجان نماز جمعه بوسیله اجداد بزرگوار شان اقامه می شده است و این منصب در اولاد و احفاد آن بزرگوار بوده تا زمان رضاخان که مرحوم آیه الله آقا میرزا محمود حسینی زنجانی (قدس سره) قطع نظر از اراده ی حکومت نماز جمعه را می خوانده اند کما اینکه معظم له در مجلس مؤسسان راجع به تغییر سلطنت از قاجار به پهلوی جلسه را ترک نموده و رای نداده بودند. و نیز خلف معظم له هم بر اساس منصب خانوادگی علاوه بر اقامه جماعت، نماز جمعه را تا وقتی که در زنجان بودند اقامه می کردند.
همچنین حوزه درس خارج ایشان بطور مرتب در زنجان دایر بوده و محور بحث فقه کتاب «وسیله النجاه» مرحوم آیه الله العظمی اصفـــــهانی (ر.ض) بوده و به همین مناسبت غالب ابواب وسیله النجاه را تعلیقه دارند. ونیزکتابخانه ای در مرکز شهر بنام «کتابخانه حسینی» تاسیس نموده که هم اکنون یکی از کتابخانه های فعال شهر می باشد.
فعالیت های سیاسی و اجتماعی در زنجان و مشهد :
در ?? خرداد سال ????، در پی نهضت ، امام راحل عظیم الشان (اعلی الله مقامه) بر علیه رژیم پهلوی سخنرانی نموده و دستگیر می شوند و به همراه علمـــــــای مبارز از جمله استاد شهید مطهری و شهید هاشمی نژاد و حضرت آیه الله مکارم شیرازی (دامت برکاته) و مرحوم آقای محمد تقی فلسفی ( رحمه الله علیه) بمدت ?? روز در زندان بودند . پس از آزادی از زندان در مسائل سیاسی اجتماعی فعّالیت داشتند. در سال ???? که شاه مخلوع از اوپک مراجعت می کند معظم له در پی ایراد سخنرانی شدید الحنی علیه شاه به واسطه منوچهر آزمون رئیس اوقاف وقت مجبور به ترک زنجان می شوند و از آن تاریخ در جوار مزجع منوّر حضرت ثامن الحجج (علیه السّلام) اقامت نموده و در حوزه علمیه مشهد مقدس به دروس خارج فقه و اصول و تفسیر اشتغال می ورزند.
در ایام نزدیک به پیروزی انقلاب از اوائل سال ???? در طول مدت اقامت در مشهد نیز به مبارزات خود ادامه داده به همراه و با همکاری نزدیک و صمیمانه با علمای اعلام مشهد در حوادث و وقایع مختلف بر علیه رژیم نامشروع ستمشاهی اعلام مواضع می فرمودند.
در این میان ذکر بعضی از اهم فعالیت های معظم له در مبارزه با رژیم سفّاک پهلوی لازم به نظر می رسد.
?- در تاریخ ?? تیرماه سال ???? که مقارن بود با اواسط شعبان ???? معظم له طی اعلامیه ای به همراه ارکان وقت حوزه علمیه مشهد حضرات آیات عظام میرزا جواد آقا تهـــرانی – میرزا حســـنعلی مروارید – میرزا علی فلســفی – سید کاظم مرعـشی – موسوی شاهرودی – ابوالحسن شـــیرازی – علم الهدی سبزواری – محمد مهدی نوغـانی – محمد رضا مدرسی (رحمهم الله ) با توجه به کشتار بی رحمانه مردم مظلوم و بی دفاع شهرهای مختلف ،خصوصاّ قم توسط رژیم پهلوی جشن و سرور ایام نیمه شعبان را تحریم می نمایند .
?- در ششم مهرماه ???? به جهت محاصره بیت مرحوم آیه الله سوی دولت عراق ایشان و حضرات علمای سابق الذکر با مرتبط دانستن این اقدامات دولت عراق با منویات رژیم پهلوی دولتین ایران و عراق را به اقدامات شدید انقلابی تهدید کردند.
?- در پی هجرت امام (ره) از نجف به پاریس معظم له طی اعلامیه ای - همراه با علمای اعلام مشهد – مراتب اعتراض خود را مطرح کردند
?- در دو حادثه مهم - شهادت آیه الله مصطفی خمینی (رض) و نیز دهم دی ماه مشهد (شهادت جمع کثیری از مردم حق طلب و شریف مشهد) – ایشان و حضرات آیات فوق عزای عمومی اعلام فرمودند.
در کتاب انقلاب اسلامی مردم مشهد (نوشته ر.ع شاکری) آمده است “امروز ??/??/???? گروهی از علمای طراز اول مشهد بمنظور اعتراض به ایجاد موانع برای مراجعت امام خمینی به ایران از طرف دولت بختیار، در صحن موزه (صحن امام خمینی ) متحصن شدند ” که در راس ایشان معظم له بودند و نیز پس از مراجعت حضرت امام (رض) آیه الله زنجانی در معیّت مرحوم آیه الله مروارید و مرحوم آیه الله فلسفی و جمعی دیگر به نمایندگی از سوی مبارزین مشهد به ملاقات امام در تهران شتافتند . پس از بازگشت امام به میهن و قبل از پیروزی انقلاب – باتوجه به نیاز انقلابی مردم زنجان – به دستور امام خمینی ، معظم له در میان استقبال باشکوه مردم فهیم زنجان به زنجان مراجعت کردند و مدت ? سال مسائل مردم و انقلاب را در منطقه رهبری کردند.تا اینکه در سال ???? از ترور مرموزی نجات یافتند ، بدین جهت به طور دائم به مشهد مراجعت کردند.
دروس عالی فقه واصول ایشان نوعاً در ابتدا امر در مدرسه سلیمان خان مشهد تشکیل می شد و بعدها به مکتب ایشان ، مکتب امام صادق(علیه السّلام) واقع در مسجد امام صادق (علیه السّلام) منتقل گردید .مسجدی که سال های متمادی شاهد جماعتی با شکوه از اقشار مختلف مردم بویژه دانشجویان و دانشگاهیان ، فرهیختگان و کسبه جهت انجام فرائض دینی و مراسم مذهبی به امامت معظم له بوده . دروس تفسیر و حکمت و عرفان غالباً در بیت ایشان بر پا می شد.
مرحوم استاد محمد کاظم طوسی که از ادباء و اندیشمندان و نیز ازمحشورین ایشان بودند میفرمودند چندین دهه است مطالب عرشی توسط یک فقیه در حوزه مشهد با این سطح عالی طرح ونقد نگردیده بود.
آثار و تالیفات :
از این مرجع عالیقدر تالیفاتی تاکنون چاپ شده
?/ رساله عملیه
?/ راه رستگاری در اخلاق
?/ تفسیر سوره حمد
?/ شرح زیارت عاشورا
?/ مناسک حج و ترجمه ی فارسی آن
?/ شرح خطبه حضرت زهرا (سلام الله علیها)
?/ زندگی نامه علامه فرزانه شیخ محمد جواد بلاغی
? . کتاب مطارحات حول معیار الشرک فی القرآن(به زبان عربی و ترجمه فارسی)
? . یکصد و ده سوال (که مشتمل بر ??? عدد از استفتائاتی است که از معظم له پرسیده شده)
??/ مقالات فراوان در مجلات مختلف .
و آثار منتشر نشده
?- تقریرات اصول و فقه مرحوم آیه الله العظمی حجت کوه کمره ای(رض)
?-تقریرات اصول و فقه مرحوم آیه الله العظمی بروجردی (رحمه الله علیه )
?- فیض العلیم فی شرح تحفه الحکیم
?- شرح زیارت آل یاسین
?- تعلیقه بر وسیله النجاه آیت الله العظمی اصفهانی (قدس سره)
?- رساله فی حقیقه الایمان
منبع: http://www.alzanjani.ir
هوالمحبوب
پیامبر اکرم (ص)فرمودند :
ایاک و قرین السوء فانک به تعریف
از یار بد بپرهیز که تو را بدو بشناسند .
زیار بد بپرهیز ای خردمند
مکن با یار بد در عمر پیوند
که گر آن یار بد ر ا با تو بینند
نمایندت بدو تشبیه و مانند
مدیر وبلاگ
بـــــــــــــــــــــــردبــــــار
نویسندگان وبلاگ
زمـــــــانـــــی
رفــــــــــیعـی
اســــــکندری