با اینکه در کودکی بسیار نقاشی میکردم و تا پایان تحصیلات دوره راهنمایی بدان خشنود بودم گامهایی مردی هنرمند ، آینده هنری و ذهنی مرا دگرگون ساخت با وی مدتها پیش با عنوان مدرس زبان آشنا شده بودم ولی از شگفتیهای هنریش چیزی نمی دانستم. قدمهای استوار" استاد میر ابوطالب سلامت منش" مرا به راهی خواند که پس از فراگیری آن تا دوره ممتاز انجمن خوشنویسان ایران تازه عاشق شده بودم هم از قوت دست وی مدد می جستم و هم سیرتش به من درس معرفت میداد و هرچه بیش از این زلال می نوشیدم از عطشانم نمی کاست، باری!روزگار و غم مهجوریت... لیکن بمصداق درسی از استاد که آدمی در دل بباید و با این سخن برمهجوریت استاد فائق آمدم و چیزی از عشقم به این هنر کاسته ننمود." استاد عباس رحمانی" که با جسارتی هنری و قلبی مملو از عشق و ایثار نیابت استاد را پذیرفت خود شکوهی دیگر از جلوه ازلی را در دستان قهارش به تصویر کشید و برای تکمیل این راه از خود فداکاریهای ستودنی نشان داد و با این خدمت خود را در زمره هنرمندان بزرگ قرار داد. من مریدی بیش نیستم و هنرم مدیون هستی استاد ی است که تمام زندگیش هنر است و هنرتمام زندگیش ...
و من بدان زنده ام ...
هرچند بازگویی این حقیقت ذره ای به کمال استادان نمی افزاید و آنها را به آن نیازی نیست لیکن شرط اول قدم این است ...
محمد ستاری
نهم اردیبهشت ماه یکهزارو سیصدو هشتادو هشت هجری خورشیدی نگاشته شد
مدیر وبلاگ
بـــــــــــــــــــــــردبــــــار
نویسندگان وبلاگ
زمـــــــانـــــی
رفــــــــــیعـی
اســــــکندری